معنی فارسی nonstorage

B1

وضعیتی که در آن نگهداری یا ذخیره‌سازی مجاز نیست.

A state or condition where storage or keeping of items is not allowed.

example
معنی(example):

سیاست غیرذخیره‌سازی نگهداری اقلام در راهروها را ممنوع می‌کند.

مثال:

The nonstorage policy prohibits keeping items in the hallways.

معنی(example):

به دلیل قوانین غیرذخیره‌سازی، باید مکان‌های جایگزینی برای تمام مواد پیدا کنیم.

مثال:

Due to nonstorage rules, we must find alternative places for all materials.

معنی فارسی کلمه nonstorage

: معنی nonstorage به فارسی

وضعیتی که در آن نگهداری یا ذخیره‌سازی مجاز نیست.