معنی فارسی nonsuccessfully
B1به طور ناموفق، به معنای عدم موفقیت در انجام کاری.
In a manner that does not achieve success.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور ناموفق برای امتحان درس خواند.
مثال:
She studied nonsuccessfully for the exam.
معنی(example):
او به طور ناموفق تلاش کرد تا او را متقاعد کند.
مثال:
He tried nonsuccessfully to convince her.
معنی فارسی کلمه nonsuccessfully
:
به طور ناموفق، به معنای عدم موفقیت در انجام کاری.