معنی فارسی nonsuccession
B1عدم جانشینی به معنای نبود یا عدم انتقال قدرت و موقعیت به طور طبیعی.
The absence of succession or the process of inheriting a position, rank, or title.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم جانشینی قدرت به بیثباتی سیاسی منجر شد.
مثال:
The nonsuccession of power led to political instability.
معنی(example):
عدم جانشینی در رهبری میتواند در یک سازمان باعث سردرگمی شود.
مثال:
Nonsuccession in leadership can cause confusion in an organization.
معنی فارسی کلمه nonsuccession
:
عدم جانشینی به معنای نبود یا عدم انتقال قدرت و موقعیت به طور طبیعی.