معنی فارسی nonsuggestion
B1عدم پیشنهاد به سیاست یا رویکردی اشاره دارد که در آن از ارائه پیشنهادات خاص جلوگیری میشود.
Referring to a situation where suggestions or proposals are not encouraged or accepted.
- OTHER
example
معنی(example):
سیاست عدم پیشنهاد مدیر، کارکنان را تشویق کرد تا ایدههای خود را بهطور آزادانه به اشتراک بگذارند.
مثال:
The manager's nonsuggestion policy encouraged employees to share their ideas freely.
معنی(example):
این پروژه تحت قانونی که تمام مشارکتها را ارزش مینهاد، موفق شد.
مثال:
The project thrived under a nonsuggestion rule that valued all contributions.
معنی فارسی کلمه nonsuggestion
:
عدم پیشنهاد به سیاست یا رویکردی اشاره دارد که در آن از ارائه پیشنهادات خاص جلوگیری میشود.