معنی فارسی nonsuggestive
B1غیرقابل پیشنهاد به اظهارات یا متونی اشاره دارد که به وضوح پیشنهادی یا القایی نیستند.
Comments or texts that do not imply any suggestions or recommendations.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرات غیرقابل پیشنهاد او آموزنده بود اما به هیچ نتیجهای منجر نشد.
مثال:
Her nonsuggestive comments were informative but did not lead to any conclusions.
معنی(example):
این گزارش حقیقتمحور و غیرقابل پیشنهاد بود و صرفاً بر آمار تمرکز داشت.
مثال:
The report was factual and nonsuggestive, focusing purely on statistics.
معنی فارسی کلمه nonsuggestive
:
غیرقابل پیشنهاد به اظهارات یا متونی اشاره دارد که به وضوح پیشنهادی یا القایی نیستند.