معنی فارسی nonsurrender
B1عدم تسلیم، حالتی که در آن فرد یا گروهی از تسلیم شدن خودداری میکند.
Refusal to surrender; a state of being resolute in not yielding.
- NOUN
example
معنی(example):
نخواستن تسلیم ارتش نشاندهنده اراده آنها برای جنگ بود.
مثال:
The army's nonsurrender showed their determination to fight.
معنی(example):
توجه او به عدم تسلیم دوستانش را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
His nonsurrender attitude impressed his friends.
معنی فارسی کلمه nonsurrender
:
عدم تسلیم، حالتی که در آن فرد یا گروهی از تسلیم شدن خودداری میکند.