معنی فارسی nonsymmetries

B1

عدم تقارن‌ها: به وضعیتی اشاره دارد که در آن اشیاء یا سیستم‌ها نتایج یا ویژگی‌های متقارن ندارند.

Conditions or properties that are not symmetrical.

example
معنی(example):

هنرمند اغلب غیرمتقارن‌ها را در آثار خود کاوش می‌کند و اشکال پویایی ایجاد می‌کند.

مثال:

The artist often explores nonsymmetries in her work, creating dynamic forms.

معنی(example):

در علم، عدم تقارن‌ها می‌تواند نشان‌دهنده اصول بنیادی در کار باشد.

مثال:

In science, nonsymmetries can indicate underlying principles at work.

معنی فارسی کلمه nonsymmetries

: معنی nonsymmetries به فارسی

عدم تقارن‌ها: به وضعیتی اشاره دارد که در آن اشیاء یا سیستم‌ها نتایج یا ویژگی‌های متقارن ندارند.