معنی فارسی nontangible

B1

غیرملموس، به چیزی اشاره دارد که قابل لمس یا مشاهده نیست.

Not able to be touched or physically measured; not material.

example
معنی(example):

بحث بر سر اینکه هیاهو یک مفهوم غیرملموس است، اغلب مطرح می‌شود.

مثال:

Hoopla is often debated as being a nontangible concept.

معنی(example):

دارایی‌های غیرملموس تیم شامل شهرت برند و تخصص کارمندان است.

مثال:

The team's nontangible assets include brand reputation and employee expertise.

معنی فارسی کلمه nontangible

: معنی nontangible به فارسی

غیرملموس، به چیزی اشاره دارد که قابل لمس یا مشاهده نیست.