معنی فارسی nontenurially
B1به صورت غیر دائمی و بدون قرارداد دائمی استخدام شده.
In a manner that does not involve tenure or permanent employment.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت غیر دائمی استخدام شده است، بنابراین باید هر ترم دوباره درخواست دهد.
مثال:
She was hired nontenurially, so she must reapply every semester.
معنی(example):
کارکنان غیر دائمی معمولاً مسئولیتهای متفاوتی دارند.
مثال:
Nontenurially employed staff often have different obligations.
معنی فارسی کلمه nontenurially
:
به صورت غیر دائمی و بدون قرارداد دائمی استخدام شده.