معنی فارسی nonterminability
B1وضعیتی که به معنای عدم امکان خاتمه یا به پایان رساندن یک فرآیند است.
The quality of being unable to be terminated or completed.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم قابلیت پایانپذیری فرایند نگرانیهایی را در میان کارکنان ایجاد کرد.
مثال:
The nonterminability of the process raised concerns among the staff.
معنی(example):
عدم قابلیت پایانپذیری میتواند مدیریت پروژه را پیچیده کند.
مثال:
Nonterminability can complicate project management.
معنی فارسی کلمه nonterminability
:
وضعیتی که به معنای عدم امکان خاتمه یا به پایان رساندن یک فرآیند است.