معنی فارسی nontranslocation

B1

عدم انتقال به معنای عدم جابجایی یا تغییر مکان دادن در زمینه‌های علمی و زیستی است.

The process of not relocating or moving from one place to another.

example
معنی(example):

عدم انتقال این گونه تأثیری بر تنوع ژنتیکی آن دارد.

مثال:

The nontranslocation of the species affects its genetic diversity.

معنی(example):

محققان در برخی گیاهان تحت استرس عدم انتقال را مشاهده کردند.

مثال:

Researchers observed nontranslocation in certain plants under stress.

معنی فارسی کلمه nontranslocation

: معنی nontranslocation به فارسی

عدم انتقال به معنای عدم جابجایی یا تغییر مکان دادن در زمینه‌های علمی و زیستی است.