معنی فارسی nontypical
B1غیرمعمول به حالتی اطلاق میشود که با الگوها یا انتظارات متعارف مطابقت ندارد.
Not typical; deviating from the norm or standard.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not typical
example
معنی(example):
رفتار غیرمعمول او همه را در مهمانی متعجب کرد.
مثال:
Her nontypical behavior surprised everyone at the party.
معنی(example):
او شغلی غیرمعمول دارد که با نقشهای سنتی سازگار نیست.
مثال:
He has a nontypical job that doesn't fit traditional roles.
معنی فارسی کلمه nontypical
:
غیرمعمول به حالتی اطلاق میشود که با الگوها یا انتظارات متعارف مطابقت ندارد.