معنی فارسی nonvacuously
B1غیر خالی، به معنی چیزی که دارای معنا و محتوای ارزشمند است.
In a manner that is not empty or without meaning; meaningful.
- ADVERB
example
معنی(example):
این استدلال به صورت غیر خالی ارائه شد و اعتبار آن را تقویت کرد.
مثال:
The argument was made nonvacuously, strengthening its validity.
معنی(example):
او به سؤال به طور غیر خالی پاسخ داد و بینشهای روشنی ارائه داد.
مثال:
She responded nonvacuously to the question, providing clear insights.
معنی فارسی کلمه nonvacuously
:
غیر خالی، به معنی چیزی که دارای معنا و محتوای ارزشمند است.