معنی فارسی nonventilative

B1

به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن تهویه‌ای وجود ندارد.

Not allowing or providing ventilation.

example
معنی(example):

طراحی غیر تهویه‌دار ساختمان به سیستم‌های خنک‌کننده اضافی نیاز دارد.

مثال:

The nonventilative design of the building requires additional cooling systems.

معنی(example):

روش‌های غیر تهویه‌دار ممکن است در زمینه‌های محیطی خاصی استفاده شوند.

مثال:

Nonventilative methods may be used in specific environmental contexts.

معنی فارسی کلمه nonventilative

: معنی nonventilative به فارسی

به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن تهویه‌ای وجود ندارد.