معنی فارسی nonveraciously
B1به معنای بیان یا توصیف کردن چیزی بدون مبالغه و دورغ، بهطور واقعگرایانه و با رعایت حقایق.
In a manner that is truthful and not exaggerated; providing factual information.
- ADVERB
example
معنی(example):
او وقایع را غیرحقیقتگوئی بیان کرد و از هرگونه مبالغه پرهیز کرد.
مثال:
She described the events nonveraciously, avoiding any exaggeration.
معنی(example):
این گزارش بهطور غیرحقیقتگوئی ارائه شد و دقت واقعی را حفظ کرد.
مثال:
The report was presented nonveraciously, maintaining factual accuracy.
معنی فارسی کلمه nonveraciously
:
به معنای بیان یا توصیف کردن چیزی بدون مبالغه و دورغ، بهطور واقعگرایانه و با رعایت حقایق.