معنی فارسی nonvernacular
B2غیرمحلی به زبانی اشاره دارد که در یک زمینه خاص یا جامعه خاص استفاده نمیشود.
Not in the common spoken language of a particular area.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کتاب به سبک غیرمحلی نوشته شده بود که فهم آن را دشوار میکرد.
مثال:
The book was written in a nonvernacular style, making it hard to understand.
معنی(example):
او زبانهای غیرمحلی را برای کارهای علمی خود ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers nonvernacular languages for his scholarly work.
معنی فارسی کلمه nonvernacular
:
غیرمحلی به زبانی اشاره دارد که در یک زمینه خاص یا جامعه خاص استفاده نمیشود.