معنی فارسی nonvertebral
B2غیرمهرهای به شرایطی اشاره دارد که به ستون فقرات مربوط نمیشود.
Not related to the vertebrae; pertaining to other parts of the body.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
آسیب بهعنوان غیرمهرهای تشخیص داده شد و فقط بافت نرم را تحت تأثیر قرار داد.
مثال:
The injury was diagnosed as nonvertebral, affecting only the soft tissue.
معنی(example):
شرایط غیرمهرهای نیاز به روشهای درمانی متفاوتی دارند.
مثال:
Nonvertebral conditions require different treatment approaches.
معنی فارسی کلمه nonvertebral
:
غیرمهرهای به شرایطی اشاره دارد که به ستون فقرات مربوط نمیشود.