معنی فارسی nonvocal

B1

حالت یا ویژگی چیزی که بی‌صدا یا بدون صدا است.

Describing something that does not involve voice or sound.

example
معنی(example):

یک ساز غیرآوایی بدون استفاده از صدا، صدا تولید می‌کند.

مثال:

A nonvocal instrument produces sound without the use of voice.

معنی(example):

ارتباط غیرآوایی شامل حرکات دست و حالات صورت است.

مثال:

Nonvocal communication includes gestures and facial expressions.

معنی فارسی کلمه nonvocal

: معنی nonvocal به فارسی

حالت یا ویژگی چیزی که بی‌صدا یا بدون صدا است.