معنی فارسی nonvoluntary

B1

غیرارادی، اقداماتی که بر اساس اراده شخص انجام نمی‌شود.

Not done by one's own choice; involuntary.

example
معنی(example):

پزشکان توضیح دادند که حرکات بیمار غیرارادی است.

مثال:

The doctors explained that the patient's movements were nonvoluntary.

معنی(example):

پاسخ‌های غیرارادی می‌تواند در شرایط استرس‌زا اتفاق بیفتد.

مثال:

Nonvoluntary responses can occur in stressful situations.

معنی فارسی کلمه nonvoluntary

: معنی nonvoluntary به فارسی

غیرارادی، اقداماتی که بر اساس اراده شخص انجام نمی‌شود.