معنی فارسی nonvortical

B1

بدون چرخش یا گردابه، جریان مستقیم.

Not having a vortex or swirling motion.

example
معنی(example):

جریان غیرگردابی آب صحنه‌ای آرام ایجاد کرد.

مثال:

The nonvortical flow of water made for a calm scene.

معنی(example):

دانشمندان الگوهای غیرگردابی در دینامیک سیالات را بررسی کردند.

مثال:

Scientists studied the nonvortical patterns in the fluid dynamics.

معنی فارسی کلمه nonvortical

: معنی nonvortical به فارسی

بدون چرخش یا گردابه، جریان مستقیم.