معنی فارسی nonworship
B1به فعالیتها یا مراسمهایی اشاره دارد که در آنها هیچ نوع عبادت یا پرستش انجام نمیشود.
Activities or gatherings that do not involve worship or religious practices.
- NOUN
example
معنی(example):
جامعه فعالیتهای غیرپرستشی را برای ترویج فراگیر بودن تشویق کرد.
مثال:
The community encouraged nonworship activities to promote inclusiveness.
معنی(example):
جمعآوریهای غیرپرستشی میتواند حس تعلق را ایجاد کند.
مثال:
Nonworship gatherings can create a sense of belonging.
معنی فارسی کلمه nonworship
:
به فعالیتها یا مراسمهایی اشاره دارد که در آنها هیچ نوع عبادت یا پرستش انجام نمیشود.