معنی فارسی nonzonate

B1

غیر زنجیری، به معنای حذف یا بی‌توجهی به زنجیره‌های معمولی و مشخص.

To adjust or manipulate something so that it does not follow a zonal pattern.

example
معنی(example):

تحقیق‌کننده تصمیم گرفت داده‌ها را به صورت غیرزنجیری کار کند تا تحلیل واضح‌تری داشته باشد.

مثال:

The researcher decided to nonzonate the data for clearer analysis.

معنی(example):

برای درک پدیده، باید مشاهدات خود را به صورت غیرزنجیری انجام دهیم.

مثال:

To understand the phenomenon, we should nonzonate our observations.

معنی فارسی کلمه nonzonate

: معنی nonzonate به فارسی

غیر زنجیری، به معنای حذف یا بی‌توجهی به زنجیره‌های معمولی و مشخص.