معنی فارسی noodlehead
B2نودلهد، به فردی گفته میشود که احمقانه رفتار میکند یا کارهای بیفکری انجام میدهد.
A silly or foolish person; someone prone to making silly mistakes.
- NOUN
example
معنی(example):
او واقعا یک نودلهد است که دوباره کلیدهایش را فراموش کرده.
مثال:
He's such a noodlehead for forgetting his keys again.
معنی(example):
نودلهد نباش، یادت نرود برای امتحان درس بخوانی!
مثال:
Don't be a noodlehead, remember to study for the test!
معنی فارسی کلمه noodlehead
:
نودلهد، به فردی گفته میشود که احمقانه رفتار میکند یا کارهای بیفکری انجام میدهد.