معنی فارسی nooklike

B1

شبیه یک نیوک، فضایی دنج و راحت که برای استراحت یا مطالعه مناسب باشد.

Resembling a nook; cozy and inviting.

example
معنی(example):

گوشه دنج کتابخانه شبیه به یک نیوک بود و جذاب بود.

مثال:

The cozy corner of the library was nooklike and inviting.

معنی(example):

او در اتاقش فضایی شبیه به نیوک برای مطالعه ایجاد کرد.

مثال:

She created a nooklike space in her room for reading.

معنی فارسی کلمه nooklike

: معنی nooklike به فارسی

شبیه یک نیوک، فضایی دنج و راحت که برای استراحت یا مطالعه مناسب باشد.