معنی فارسی noological
C2نولوژیک، مرتبط با نولوژی و مطالعه ذهن و فرآیندهای تفکر.
Relating to the study of the mind or thought processes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای نولوژیکی فلسفه بسیار پیچیده هستند.
مثال:
The noological aspects of philosophy are quite complex.
معنی(example):
او یک تحلیل نولوژیکی از متن ارائه داد.
مثال:
She presented a noological analysis of the text.
معنی فارسی کلمه noological
:
نولوژیک، مرتبط با نولوژی و مطالعه ذهن و فرآیندهای تفکر.