معنی فارسی northlander

B1

شمالی، فردی که از ناحیه شمال به‌ویژه در کشورهایی با آب و هوای سرد زندگی می‌کند.

A person who resides in the northern regions, often characterized by specific cultural or climatic attributes.

example
معنی(example):

شمالی، فردی از نواحی شمالی است.

مثال:

A northlander is someone from the northern regions.

معنی(example):

شمالی داستان‌های زادگاهش را به اشتراک گذاشت.

مثال:

The northlander shared stories of their homeland.

معنی فارسی کلمه northlander

: معنی northlander به فارسی

شمالی، فردی که از ناحیه شمال به‌ویژه در کشورهایی با آب و هوای سرد زندگی می‌کند.