معنی فارسی nosogenetic
C2نوسوژنتیک به جنبههای ژنتیکی و میراثی بروز بیماریها اشاره دارد.
Relating to the genetic factors involved in the origin of diseases.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عوامل نوسوژنتیک یک بیماری معمولاً میتواند ارثی باشد.
مثال:
The nosogenetic factors of a disease can often be hereditary.
معنی(example):
مطالعات ژنتیکی بر جنبههای نوسوژنتیک تمرکز دارند تا خطرات را شناسایی کنند.
مثال:
Genetic studies focus on nosogenetic aspects to identify risks.
معنی فارسی کلمه nosogenetic
:
نوسوژنتیک به جنبههای ژنتیکی و میراثی بروز بیماریها اشاره دارد.