معنی فارسی nosogenic
C2نوسوژنتیک به عواملی اشاره دارد که میتوانند بیماریها را ایجاد کنند.
That which produces or is related to diseases.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی محیطها به دلیل عوامل ایجاد بیماریهایشان به عنوان نوسوژنتیک شناخته میشوند.
مثال:
Certain environments are classified as nosogenic due to their disease-causing factors.
معنی(example):
شناسایی عوامل نوسوژنتیک برای سلامت عمومی ضروری است.
مثال:
Identifying nosogenic factors is essential for public health.
معنی فارسی کلمه nosogenic
:
نوسوژنتیک به عواملی اشاره دارد که میتوانند بیماریها را ایجاد کنند.