معنی فارسی nosying
B1کنجکاوی کردن یعنی نگاه کردن به موارد از روی کنجکاوی و بیملاحظگی.
To be curious and inspect or inquire into something without permission.
- VERB
example
معنی(example):
او همیشه در مورد زندگی همسایهها کنجکاوی میکند.
مثال:
She's always nosying about the neighbors' lives.
معنی(example):
کنجکاوی در آلبومهای قدیمی میتواند یادآوریهایی به همراه داشته باشد.
مثال:
Nosying through old albums can bring back memories.
معنی فارسی کلمه nosying
:
کنجکاوی کردن یعنی نگاه کردن به موارد از روی کنجکاوی و بیملاحظگی.