معنی فارسی not half

B1

به معنای اینکه چیزی بسیار کمتر از آنچه تصور می‌شود، باشد.

Used to indicate that something is not as good as it could be; often used to negate the extent of something.

adverb
معنی(adverb):

Greatly; to a considerable extent.

example
معنی(example):

این کیک به اندازه‌ای که انتظار داشتم، خوب نبود.

مثال:

The cake was not half as good as I expected.

معنی(example):

این فیلم در نهایت اصلاً بد نیست.

مثال:

This movie is not half bad after all.

معنی فارسی کلمه not half

: معنی not half به فارسی

به معنای اینکه چیزی بسیار کمتر از آنچه تصور می‌شود، باشد.