معنی فارسی not know if one is coming or going

B2

عبارتی برای بیان سردرگمی و عدم توانایی در درک وضعیت یا سمت و سو.

An expression used to describe confusion or disorientation about one’s situation.

example
معنی(example):

بعد از کار کردن تا دیروقت در تمام هفته، نمی‌دانم کجا می‌روم و کجا می‌آیم.

مثال:

After working late all week, I don't know if I am coming or going.

معنی(example):

با تمام تغییرات در حال وقوع، او احساس می‌کند که نمی‌داند کجا می‌رود و کجا می‌آید.

مثال:

With all the changes happening, she feels like she doesn’t know if she is coming or going.

معنی فارسی کلمه not know if one is coming or going

: معنی not know if one is coming or going به فارسی

عبارتی برای بیان سردرگمی و عدم توانایی در درک وضعیت یا سمت و سو.