معنی فارسی not know one is born
B1عبارتی برای بیان بیتوجهی یا ناآگاهی از واقعیتهای زندگی.
An expression indicating a lack of awareness or ignorance about the realities of life.
- OTHER
example
معنی(example):
او طوری رفتار میکند که انگار نمیداند کسی در این دنیا به دنیا میآید.
مثال:
He behaves as if he does not know one is born into this world.
معنی(example):
در زمانهای اندوه، به نظر میرسد مردم فراموش میکنند که به دنیا آمدهاند.
مثال:
In times of grief, it seems like people forget they are not know one is born.
معنی فارسی کلمه not know one is born
:
عبارتی برای بیان بیتوجهی یا ناآگاهی از واقعیتهای زندگی.