معنی فارسی not move a muscle
B1به معنای عدم حرکت و بیحرکتی کامل، معمولاً به خاطر ترس، تعجب یا تمرکز.
To remain completely still and not make any movements.
- IDIOM
example
معنی(example):
گربه آنقدر بیحرکت بود که حتی یک عضله را هم تکان نداد.
مثال:
The cat was so still that it did not move a muscle.
معنی(example):
در طول فیلم، همه حتی یک عضله را هم تکان ندادند، از ترس اینکه چیزی را از دست بدهند.
مثال:
During the movie, everyone did not move a muscle, afraid of missing any part.
معنی فارسی کلمه not move a muscle
:
به معنای عدم حرکت و بیحرکتی کامل، معمولاً به خاطر ترس، تعجب یا تمرکز.