معنی فارسی not trust someone as far as one can throw them
B1به معنای اعتماد نکردن به کسی، بیانگر بیاعتمادی به شخصی به خاطر رفتارهای نامناسب.
Used to convey a lack of trust in someone, suggesting that they are unreliable or dishonest.
- IDIOM
example
معنی(example):
من به او هرگز اعتماد نمیکنم به اندازهای که بتوانم او را پرتاب کنم؛ او دروغگو بوده است.
مثال:
I wouldn’t trust him as far as I can throw him; he’s been dishonest.
معنی(example):
او گفت که به او هرگز اعتماد نمیکند به اندازهای که بتواند او را پرتاب کند بعد از اینکه دروغ گفت.
مثال:
She said she wouldn’t trust him as far as she can throw him after he lied.
معنی فارسی کلمه not trust someone as far as one can throw them
:
به معنای اعتماد نکردن به کسی، بیانگر بیاعتمادی به شخصی به خاطر رفتارهای نامناسب.