معنی فارسی notelessness
B2فقدان یادداشت؛ حالتی که هیچ یادداشتی در کاری وجود ندارد.
The quality or condition of being without notes.
- NOUN
example
معنی(example):
بدون یادداشت بودن این روزنامه آن را منحصر به فرد کرد.
مثال:
The notelessness of the journal made it unique.
معنی(example):
بدون یادداشت بودن او در نوشتن نشاندهندهی اعتماد به نفس او بود.
مثال:
Her notelessness in writing showed her confidence.
معنی فارسی کلمه notelessness
:
فقدان یادداشت؛ حالتی که هیچ یادداشتی در کاری وجود ندارد.