معنی فارسی novanglican
B1جامعه یا گروهی که ضمن پیروی از اصول خاص به نوآوری اهمیت میدهد.
A community or group that emphasizes innovation within a specific set of principles.
- NOUN
example
معنی(example):
جامعه نووانگلیکان گردهماییهای منظم دارد.
مثال:
The novanglican community holds regular gatherings.
معنی(example):
در فلسفه نووانگلیکان، نوآوری کلید است.
مثال:
In novanglican philosophy, innovation is key.
معنی فارسی کلمه novanglican
:
جامعه یا گروهی که ضمن پیروی از اصول خاص به نوآوری اهمیت میدهد.