معنی فارسی novantique
B1اقلام یا اشیای نوآورانه که با سبکهای قدیمی طراحی شدهاند.
Items that blend new designs with antique styles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او اثاثههای نوآنتیک از دورههای مختلف جمعآوری میکند.
مثال:
She collects novantique furniture from different eras.
معنی(example):
موزه اقلام نوآنتیک را به نمایش میگذارد.
مثال:
The museum showcases novantique items.
معنی فارسی کلمه novantique
:
اقلام یا اشیای نوآورانه که با سبکهای قدیمی طراحی شدهاند.