معنی فارسی noviceship

B1

فاز یا دوره‌ای که فرد در آن به عنوان یک نوآموز شناخته می‌شود.

The phase or period in which an individual is recognized as a novice.

example
معنی(example):

دوره نوآموزی او یک سال به طول انجامید تا اینکه بیشتر ماهر شد.

مثال:

Her noviceship lasted for a year before she became more skilled.

معنی(example):

در دوره نوآموزی، او با چالش‌های زیادی روبرو شد که به او کمک کرد تا رشد کند.

مثال:

In the noviceship, he faced many challenges that helped him grow.

معنی فارسی کلمه noviceship

: معنی noviceship به فارسی

فاز یا دوره‌ای که فرد در آن به عنوان یک نوآموز شناخته می‌شود.