معنی فارسی now now
B1حالا حالا؛ عبارتی برای آرام کردن و دعوت به صحبت منطقی.
A phrase used to calm someone or to draw attention to the present situation.
- interjection
interjection
معنی(interjection):
A gentle reproach or admonition.
مثال:
Now, now. Don't be rude.
معنی(interjection):
A reassurance.
مثال:
Now, now, there's nothing to worry about.
example
معنی(example):
حالا حالا، نیازی به ناراحت شدن نیست.
مثال:
Now, now, there's no need to get upset.
معنی(example):
حالا حالا، بیایید بر روی کار حاضر تمرکز کنیم.
مثال:
Now, now, let's focus on the task at hand.
معنی فارسی کلمه now now
:
حالا حالا؛ عبارتی برای آرام کردن و دعوت به صحبت منطقی.
