معنی فارسی nudd
B1کلمهای که ممکن است به نوعی تبادل غیررسمی اشاره کند.
A term that can refer to informal or casual exchanges.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها از نود برای بحثهای غیررسمی استفاده کردند.
مثال:
They used nudds for informal discussions.
معنی(example):
مراجع نود در زمینههای فرهنگی مختلف یافت میشود.
مثال:
Nudd references can be found in various cultural contexts.
معنی فارسی کلمه nudd
:
کلمهای که ممکن است به نوعی تبادل غیررسمی اشاره کند.