معنی فارسی nudger
B1فردی که دیگران را به انجام کاری تشویق یا هدایت میکند.
A person who encourages or reminds others to take some action.
- NOUN
example
معنی(example):
مربی به عنوان یک ترغیبکننده عمل کرد و انگیزهای به بازیکنان برای بهبود بخشید.
مثال:
The coach acted as a nudger, encouraging the players to improve.
معنی(example):
گاهی اوقات فقط یک ترغیبکننده ملایم کافی است تا دوباره به مسیر درست برگردید.
مثال:
Sometimes, a gentle nudger is all you need to get back on track.
معنی فارسی کلمه nudger
:
فردی که دیگران را به انجام کاری تشویق یا هدایت میکند.