معنی فارسی nudest

B1

نمودارترین، به معنای برهنه یا کم‌حجاب، به یک وضعیت یا شیء اشاره دارد که کمترین پوشش را دارد.

The most naked or bare; lacking covering.

example
معنی(example):

او در ساحل، کم‌حجاب‌ترین لباس ممکن را پوشید.

مثال:

He wore the nudest clothing possible at the beach.

معنی(example):

صمیمی‌ترین شکل هنر گاهی می‌تواند واکنش‌های شدیدی را برانگیزد.

مثال:

The nudest form of art can sometimes provoke strong reactions.

معنی فارسی کلمه nudest

: معنی nudest به فارسی

نمودارترین، به معنای برهنه یا کم‌حجاب، به یک وضعیت یا شیء اشاره دارد که کمترین پوشش را دارد.