معنی فارسی nudens

B1

حالت یا ویژگی عریان بودن، به کار رفته در متون تخصصی.

A term referring to aspects of nudity, often used in academic contexts.

example
معنی(example):

عریان بودن‌های ذکر شده در مطالعه به طرز شگفت‌انگیزی متنوع بودند.

مثال:

The nudens mentioned in the study were surprisingly diverse.

معنی(example):

او در مورد عریان بودن‌های مرتبط با فرهنگ مدرن صحبت کرد.

مثال:

She discussed the nudens relevant to modern culture.

معنی فارسی کلمه nudens

: معنی nudens به فارسی

حالت یا ویژگی عریان بودن، به کار رفته در متون تخصصی.