معنی فارسی numskulledness
B1احمق بودن، به معنای نادانی یا کمفهمی در موقعیتهای مختلف است.
The quality of being foolish or lacking intelligence.
- NOUN
example
معنی(example):
احمق بودن او باعث شد که نتواند دستورالعملهای ساده را درک کند.
مثال:
His numskulledness made it hard for him to understand simple instructions.
معنی(example):
او غالباً درباره احمق بودن برخی از مباحث سیاسی نظراتی میدهد.
مثال:
She often comments on the numskulledness of some political debates.
معنی فارسی کلمه numskulledness
:
احمق بودن، به معنای نادانی یا کمفهمی در موقعیتهای مختلف است.