معنی فارسی nunned
B1نونده، به وضعیت یا حالت شخصی اطلاق میشود که پس از شناخته شدن یا تقدیر قرار میگیرد.
Referring to a person's state or condition after being recognized or appreciated.
- VERB
example
معنی(example):
او پس از اینکه برای کارش شناخته شد، احساس نونده شدن کرد.
مثال:
He felt nunned after being acknowledged for his work.
معنی(example):
در فرهنگ او، نونده شدن نشانهای از احترام است.
مثال:
In her culture, being nunned is a sign of respect.
معنی فارسی کلمه nunned
:
نونده، به وضعیت یا حالت شخصی اطلاق میشود که پس از شناخته شدن یا تقدیر قرار میگیرد.