معنی فارسی nunnated
B1نوناده شده، به معنای اینکه چیزی بهطور رسمی تایید شده یا از طریق یک روند خاص شناخته میشود.
To be officially recognized or validated through a specific process.
- VERB
example
معنی(example):
پس از نوناده شدن، سند بهطور رسمی شناسایی شد.
مثال:
After being nunnated, the document was officially recognized.
معنی(example):
او پس از شناسایی رسمی تلاشهایش، احساس نوناده شدن کرد.
مثال:
She felt nunnated after the formal recognition of her efforts.
معنی فارسی کلمه nunnated
:
نوناده شده، به معنای اینکه چیزی بهطور رسمی تایید شده یا از طریق یک روند خاص شناخته میشود.