معنی فارسی nurse-maided
B1فعل گذشته «پرستاری شده» که به معنی پرستاری از کودک است.
Having been cared for by a nursemaid.
- VERB
example
معنی(example):
این نوزاد توسط زنی ملایم پرستاری شد.
مثال:
The baby was nurse-maided by a gentle woman.
معنی(example):
کودک در خانه پرستاری شدن را احساس امنیت کرد.
مثال:
The child felt secure being nurse-maided at home.
معنی فارسی کلمه nurse-maided
:
فعل گذشته «پرستاری شده» که به معنی پرستاری از کودک است.