معنی فارسی nurse-maiding

B1

فعل به معنی انجام کارهای پرستاری به صورت روزمره.

The process or act of caring for a child as a nursemaid.

example
معنی(example):

پرستاری از بچه‌ها کار ساده‌ای نیست.

مثال:

Nurse-maiding is not an easy job.

معنی(example):

در حین پرستاری، او چیزهای زیادی در مورد رفتار کودکان یاد گرفت.

مثال:

While nurse-maiding, she learned a lot about child behavior.

معنی فارسی کلمه nurse-maiding

: معنی nurse-maiding به فارسی

فعل به معنی انجام کارهای پرستاری به صورت روزمره.