معنی فارسی nurtureless
B1فاقد پرورش، به معنای نبود حمایت و توجه در یک محیط.
Lacking nurturing or supportive elements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بدون راهنمایی، کودک احساس کمبود پرورشی داشت.
مثال:
Without guidance, the child felt nurtureless.
معنی(example):
یک محیط بدون پرورش میتواند بر رشد عاطفی تأثیر بگذارد.
مثال:
A nurtureless environment can affect emotional development.
معنی فارسی کلمه nurtureless
:
فاقد پرورش، به معنای نبود حمایت و توجه در یک محیط.