معنی فارسی nut shell

B1

پوسته‌ای سخت و محافظ که دانه مغز را احاطه کرده است.

The hard protective outer layer of a nut.

example
معنی(example):

پوسته کدو تنبل سخت است و از دانه داخلی محافظت می‌کند.

مثال:

The nut shell is tough and protects the seed inside.

معنی(example):

شما می‌توانید پوسته‌های مختلف مغزها را در زمین پارک پیدا کنید.

مثال:

You can find various nut shells on the ground in the park.

معنی فارسی کلمه nut shell

: معنی nut shell به فارسی

پوسته‌ای سخت و محافظ که دانه مغز را احاطه کرده است.